سنگ سخت و عظیم که در یک جا ثابت و پا برجا باشد و حوادث روزگار را تحمل کند و از آن به بردباری و شکیبایی مثل می زنند، سنگی افسانه ای که مردم درد دل خود را برای او بازگو می کرده اند
سنگ سخت و عظیم که در یک جا ثابت و پا برجا باشد و حوادث روزگار را تحمل کند و از آن به بردباری و شکیبایی مثل می زنند، سنگی افسانه ای که مردم درد دل خود را برای او بازگو می کرده اند
پرنده ای کوچک با پرهای سیاه و خاکستری که در صحرا لای بوته های خاردار لانه می سازد و آن را برای گوشتش شکار می کنند، سنگخوٰاره، سنگخوٰارک، اسفرود، سفرود، قطات
پرنده ای کوچک با پرهای سیاه و خاکستری که در صحرا لای بوته های خاردار لانه می سازد و آن را برای گوشتش شکار می کنند، سَنگخوٰاره، سَنگخوٰارَک، اِسفَرود، سَفرود، قَطات
تنگ خو: جهان تنگ دیدیم بر تنگ خوی مراآز و زفتی نکرد آرزوی. فردوسی. جان را به وداع آفرینش از عالم تنگ خوی شستیم. خاقانی. سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راست شاهدان بازی فراخ و صوفیان بس تنگ خوی. سعدی
تنگ خو: جهان تنگ دیدیم بر تنگ خوی مراآز و زفتی نکرد آرزوی. فردوسی. جان را به وداع آفرینش از عالم تنگ خوی شستیم. خاقانی. سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راست شاهدان بازی فراخ و صوفیان بس تنگ خوی. سعدی
زنگ خورده. زنگ زده. زنگ بسته: تا نکنی زنگ خورد آینۀ دل که عشق هست به بازار غیب آینه گردان او. خاقانی. دید آن گل سرخ زرد گشته و آن آینه زنگ خورد گشته. نظامی. شد آیینۀ جان من زنگ خورد زدایم بدان زنگ از آیینه گرد. نظامی. رجوع به زنگ خورده شود
زنگ خورده. زنگ زده. زنگ بسته: تا نکنی زنگ خورد آینۀ دل که عشق هست به بازار غیب آینه گردان او. خاقانی. دید آن گل سرخ زرد گشته و آن آینه زنگ خورد گشته. نظامی. شد آیینۀ جان من زنگ خورد زدایم بدان زنگ از آیینه گرد. نظامی. رجوع به زنگ خورده شود
نام مرغی است کوچک و سیاه رنگ و کاکل دارد که سنگریزه میخورد و به عربی قطاه خوانند. (برهان). نام مرغی است که سنگ ریزه غذای آن باشد و معرب آن سنگخوارج است. (جهانگیری). نام مرغی است که به عربی آنرا قطاه خوانند و گویند: سنگ میخورد. و جوزاالقطاه، دانه ای است شبیه به کاکنج وچون بخوردن آن بسیار حریص است به این اسم موسوم شده است. (آنندراج). قطاه. (دهار). کدری. اسفرود. سفرود. خیزاب. ماریه. غضاره. (یادداشت بخط مؤلف). بترکی باقری قره گویند. (یادداشت بخط مؤلف) : پراکنده با مشک دم سنگخوار خروشان بهم سارک و لاله سار. اسدی
نام مرغی است کوچک و سیاه رنگ و کاکل دارد که سنگریزه میخورد و به عربی قطاه خوانند. (برهان). نام مرغی است که سنگ ریزه غذای آن باشد و معرب آن سنگخوارج است. (جهانگیری). نام مرغی است که به عربی آنرا قطاه خوانند و گویند: سنگ میخورد. و جوزاالقطاه، دانه ای است شبیه به کاکنج وچون بخوردن آن بسیار حریص است به این اسم موسوم شده است. (آنندراج). قطاه. (دهار). کُدری. اسفرود. سفرود. خیزاب. ماریه. غضاره. (یادداشت بخط مؤلف). بترکی باقری قره گویند. (یادداشت بخط مؤلف) : پراکنده با مشک دم سنگخوار خروشان بهم سارک و لاله سار. اسدی
شبه جزیره ای در انتهای شبه جزیره مالاکا در جنوب آسیا که 534 کیلومتر مربع مساحت و 1120800 تن جمعیت دارد. در سال 1819 میلادی انگلیسیها آنرا متصرف شدند و تا سال 1946 در دست داشتند. از آن پس جزو کشورهای مشترک المنافع قرار گرفت. مرکز مهم تجارتی میان اقیانوس کبیر و اقیانوس هند میباشد، زیرا بندر سنگاپور در کنار تنگۀ مالاکا قرار دارد که ایستگاه مهم تجاری است. (فرهنگ فارسی معین)
شبه جزیره ای در انتهای شبه جزیره مالاکا در جنوب آسیا که 534 کیلومتر مربع مساحت و 1120800 تن جمعیت دارد. در سال 1819 میلادی انگلیسیها آنرا متصرف شدند و تا سال 1946 در دست داشتند. از آن پس جزو کشورهای مشترک المنافع قرار گرفت. مرکز مهم تجارتی میان اقیانوس کبیر و اقیانوس هند میباشد، زیرا بندر سنگاپور در کنار تنگۀ مالاکا قرار دارد که ایستگاه مهم تجاری است. (فرهنگ فارسی معین)
سنگی است که آنرا در بلاد عرب شبها در افزونی ماه یابند و آن سفید و شفاف میباشد. گویند اگر بر درختی بندند که بار و میوه ندهد بارآور گردد و چون بسایند و بصاحب صرع دهند شفا یابد و آنرا به عربی حجرالقمر و رغوهالقمر خوانند. (برهان) (آنندراج). حجرالقمری. (دزی ج 1 ص 252)
سنگی است که آنرا در بلاد عرب شبها در افزونی ماه یابند و آن سفید و شفاف میباشد. گویند اگر بر درختی بندند که بار و میوه ندهد بارآور گردد و چون بسایند و بصاحب صرع دهند شفا یابد و آنرا به عربی حجرالقمر و رغوهالقمر خوانند. (برهان) (آنندراج). حجرالقمری. (دزی ج 1 ص 252)
سنگ افسانه ای که غم های خویش بر آن شمردندی و سنگ چون بلاگردانی بترکیدی. (یادداشت بخط مؤلف). سنگ اساطیری که اندوه های مردم را می شنیدی و غمخوار آنان بود. (فرهنگ فارسی معین). اصولاً سنگ به ’صبوری’ و تحمل مثل است. قیاس کنید با صخرۀ صماء در عربی. (فرهنگ فارسی معین) : گرچه چون سنگم صبور و سیم ساعد لیک هست سیمگون اشکم فزوده سنگ هر شب تا سحر. انوری (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به سنگ سبو شود
سنگ افسانه ای که غم های خویش بر آن شمردندی و سنگ چون بلاگردانی بترکیدی. (یادداشت بخط مؤلف). سنگ اساطیری که اندوه های مردم را می شنیدی و غمخوار آنان بود. (فرهنگ فارسی معین). اصولاً سنگ به ’صبوری’ و تحمل مثل است. قیاس کنید با صخرۀ صماء در عربی. (فرهنگ فارسی معین) : گرچه چون سنگم صبور و سیم ساعد لیک هست سیمگون اشکم فزوده سنگ هر شب تا سحر. انوری (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به سنگ سبو شود
به عربی حجراللبنی خوانند. رنگ آن خاکستری رنگ باشد چون به آب بسایند از وی چیزی مانند شیر بیرون آید و بطعم شیرین باشد و بر چشم کشند سیلان آب را برطرف کند. (از برهان) (آنندراج)
به عربی حجراللبنی خوانند. رنگ آن خاکستری رنگ باشد چون به آب بسایند از وی چیزی مانند شیر بیرون آید و بطعم شیرین باشد و بر چشم کشند سیلان آب را برطرف کند. (از برهان) (آنندراج)
دهی است از دهستان جرگلان بخش مانۀ شهرستان بجنورد. دارای 138 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان جرگلان بخش مانۀ شهرستان بجنورد. دارای 138 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
سنگی که بدست بر سر و دوش میگردانند. و صاحب مصطلحات الشعرا در تفسیر میل نوشته که چوبی باشد گران و گنده که پهلوانان بدان ورزش کنند و آنرا میلگری و سنگ زور نیز گویند. (آنندراج) : بود کوه بیستون فرهاد را گر سنگ زور از دل سنگین خوبان است سنگ زور من. صائب (از آنندراج). برداشت تا بسینه دلم سنگ زور عشق این کار قوت کمر کوه طورنیست. محمد اسلم سالم (از آنندراج). راضی سخنوران همه دانند در سخن الوند را کمر شکند سنگ زور ما. فصاحت خان راضی (از آنندراج)
سنگی که بدست بر سر و دوش میگردانند. و صاحب مصطلحات الشعرا در تفسیر میل نوشته که چوبی باشد گران و گنده که پهلوانان بدان ورزش کنند و آنرا میلگری و سنگ زور نیز گویند. (آنندراج) : بود کوه بیستون فرهاد را گر سنگ زور از دل سنگین خوبان است سنگ زور من. صائب (از آنندراج). برداشت تا بسینه دلم سنگ زور عشق این کار قوت کمر کوه طورنیست. محمد اسلم سالم (از آنندراج). راضی سخنوران همه دانند در سخن الوند را کمر شکند سنگ زور ما. فصاحت خان راضی (از آنندراج)
دهی است ازبخش پشت آب شهرستان زابل. در هیجده هزارگزی شمال باختری بنجار و دوازده هزارگزی راه فرعی ادیمی بزابل واقع شده. ناحیه ای است جلگه ای، گرم و معتدل. و دارای 118 تن سکنه میباشد. فارسی و بلوچی زبانند. از رود خانه هیرمند مشروب میشود. محصولاتش غلات، لبنیات. اهالی بکشاورزی، گله داری، گلیم و کرباس بافی گذران میکنند. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است ازبخش پشت آب شهرستان زابل. در هیجده هزارگزی شمال باختری بنجار و دوازده هزارگزی راه فرعی ادیمی بزابل واقع شده. ناحیه ای است جلگه ای، گرم و معتدل. و دارای 118 تن سکنه میباشد. فارسی و بلوچی زبانند. از رود خانه هیرمند مشروب میشود. محصولاتش غلات، لبنیات. اهالی بکشاورزی، گله داری، گلیم و کرباس بافی گذران میکنند. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار